زهی

به بن بست هیچوقت نمیرسی جز زمانی که بترسی ضعیف شی تن به تن هر کس و ناکسی بدی

هم صحبت هر کس و ناکسی نشو

تنهایی قدم نزن ولی با هر کسیم نه قدم بزن نه فکر کن

 

مثل خون در رگ های من

هیچ عاشقی

عاشقانه بیژن الهی

روزایی که کوتاه نیستند فقط کش کش میان

خسته نیستی تو مردی تو همین دنیا تو همین زندگی خوب و تکراری و زیبای زیبا

که تو توش عشقی و من توش منفور

یه روزی هیچوقت نمیاد که دستامونو بسپاریم بهم بهم بهم

و این زندگی از مرگ هم مرگ‌آور تر است بی هیچ بی هیچ هیچی

 

چشمام فقط تورو میبینه

آخرین جمعه من

پیش از مرگ

در نیمه نهایی در مقابل پی اس جی هنوز قهرمان نشده تیمی که خود هنوز قهرمان نشده بازی خواهند داشت. ساختار آلمانی در مقابل طراحی آلمانی توخل. باید دید کدام نگاه برنده این جدال هنوز قهرمان نشه ها است. اما نباید از لایپزیک غافل شد نه فقط برای امسال بلکه به عنوان ضلع سوم مثلث قدرت در فوتبال آلمان.

توی این 11 سال از نوجوونی به جوونی رسیدم. عاشق شدم فارغ شدم. به یاد گذشته زندگی کردم. با امید آینده رویاپردازی کردم تا نهایت برای حال زندگی کنم و بنویسم از زندگی. زهی زندگی. دهمین سالگرد نهمین سالگرد هشتمین سالگرد هفتمین سالگرد سومین سالگرد اولین سالگرد

اما بگذار زنده بمانم. من در جوانی از این حجم از استرس و ناامیدی و ناتوانی در زندگی و حتی رویاپردازی خسته شده‌ام. زندگی را نه اما آینده را از من بگیر. من می‌خواهم فقط زندگی کنم. رویا هم بر ما حرام شده است. لعنت به این روزها. لعنت به این زندگی.

پس از سال‌ها کسب قهرمانی را فقط لیورپولی‌ها می‌توانند درک کنند. سال‌هایی که انواع اتفاقات تلخ و شیرین در دنیا فوتبال رخ داد. مایکل اوون و استیو جرارد، رابی فاولر، سامی هوپیا و جبمب کرگر و خیلی دیگر از ستاره‌های دهه 90 و 2000 همچنین بزرگانی در کسوت مربی‌گری نظیز ژرار هولیه رافا بنیتس و کینگ داگلیش هم نتوانستند طلسم و عذاب این سال‌ها را از بین ببرند. حکم به نام سرمربی آلمانی نوشته شد. حکم قهرمانی. محبوب‌ترین آلمانی نزد لیورپولی‌ها.

تبدیل تیم متوسط به قهرمان لیگ نه یکبار بلکه دوبار بار اول شاهد درخشش بی‌نظیر در لیگ قهرمانان اروپا زیدان فرشته مادریدی‌ها چه به عنوان بازیکن و چه د کسوت مربی و سرمربی شایستگی‌های خودش رو به همگان ثابت کرد. به نام زیدان قهرمان حقیقی مادرید

در جامعه‌ای که عشق فعالیتی خطرناک محسوب می‌شود؛ خواه‌ناخواه سرنوشت کسی‌که عاشق است، مواجهه با تنهایی است و تنهایی یک ناگزیری همراه با عشق است. خواه این عشق، عشق فردی باشد و خواه عشقی اجتماعی. تنهایی و جدایی یعنی بیچارگی، یعنی عدم قدرت درک جهان و عدم درک مردم و اشیای آن؛ این بدان معنی است که دنیا می‌تواند به من هجوم کند، بدون این که من قادر باشم واکنشی نشان دهم. آگاهی از این جدایی بشری، بدون آگاهی از اتحاد دوباره به وسیلهٔ عشق، سرچشمهٔ شرم و درعین‌حال

برای من در این دنیا پرسپولیس آخرین قهرمان است که هنوز ایستاده و تسلیم سیاهی‌ها نشده، تمام شخصیت‌های بد را کنار زده تا بخواهد تا در این سراسر نشدن بخواهد بشود. فوتبال زندگی نبود اما زندگی فوتبال بود. برای پرسپولیس 2020 کانال تلگرام زهی پادکست خیابان دهم

هلیا بدان که من بسوی تو بازنخواهم گشت. تو بیدار می‌نشینی تا انتظار پشیمانی بیافریند. بگذار تا تمام وجودت تسلیم‌شدگی را با نفرین بیامیزد، زیرا که نفرین بی‌ریاترین پیام‌آور درماندگی‌ست. کانال تلگرام زهی پادکست خیابان دهم

هیوندای اولسان در 6 دسامبر 1983 تاسیس شد و به عنوان هیوندای هورنگ-آی ، با هورنگی (هورنگی به کره ای ببر معنی دارد) به عنوان طلسم نام‌گذاری شد. آنها از فصل 1984 به لیگ حرفه ای K لیگ پیوستند. در حالی که آنها فصل ابتدایی خود را به عنوان مقام 3 به پایان رساندند، مهاجم تیم Baek Jong-chul با به ثمر رساندن 16 گل در 28 مسابقه ، بهترین گن لیگ K شد. آنها اولین جام حرفه ای خود را در سال 1986 با قهرمانی در مسابقات قهرمانی فوتبال حرفه ای که مبدا جام لیگ کره است، به

برای شاعری که واژه‌ها را فراموش اما واژه‌هایی که او سروده فراموش ناشدنی‌ست. نافراموشی در شعر مگر چیست؟ که در میان انبوهی از پلیدی‌ها در نیستی بتوانی به دست‌هایی شبیه بوسه. در هستی، ببینی، زنده بمانی، خویش بمانی. خاطره و عشق زندگی مجازی اسفند امسال سخت بود و سخت تر شد ارغوان

بعد از ماجراهای تلخ پیش از پیوستن به رنو این راننده جوان در آستانه خداحافظی زود هنگام با فرمول 1، رقابت بین جنون و سرعت قرار داشت اما رنو حامی این راننده شد. امشب در پیست نازیبا صخیر بحرین سباستین اولین سکو خودش را کسب کرد. استبان ا جنگید تا به دومی رسید. لنس استرول هم به لطف کمک‌های بدست آمده از الطاف پدر به سکو سوم رسید. پارادوکس فرمول 1، رقابت استعداد و پول؛ ا و استرول. فوتبال سباستین فتل در گرند پریکس بریتانیا

نه عاشقی نه گشنگی نمی‌تواند این‌گونه تو را از پای بیاندازد. درد هستی هم که برای من و تو نیست. درد هم که زاده امروز نیست حداقل برای ما در این جغرافیا پس تو از برای چه بی‌قراری؟ برای مرگ مگر زندگی انقدر جذاب بود که ادامه آن را هم می‌خواهی زودتر ببینی؟ چوپان درد تو زندگی و زنده ماندن و بودن هم نیست. درد تو درد من است. درد من در اعماق سینه‌م پنهان شده است به وسعت فریادم پشت این واژه‌ها. کانال تلگرام زهی